کتابی که سوءتفسیر شده است
کتابی که سوءتفسیر شده است
بخش اول
در زمستان سالهای 1609 و 1610 ، گالیلئو گالیله تلسکوبی را که تازه ساخته بود متوجه آسمانها کرد و چهار قمری را که دور مشتری در چرخشند کشف کرد . مشاهدات او اساس عقیده رایج آن زمان را که همه اجرام آسمانی بدور زمین میگردند از هم پاشید . پیش از آن ، در سال 1543 منجم لهستانی نیکلا کپرنیک، فرضیه داده بود که سیارات بر گرد خورشید میگردند . گالیله صحت علمی این فرضیه را ثابت کرد .
اما در نظر عالمان الهیات کاتولیک این گفته بدعت بود . کلیسای وقت مدتها بر این عقیده بود که زمین مرکز عالم است . این نظر بر پایه برداشت تحت اللفظی نوشتههای مقدس بود که زمین ( بر اساسش استوار شده تا جنبش نخورد تا ابدالاباد . مزمور 104 : 5 )
گالیله به روم فرا خوانده شد و در مقابل دادگاه تفتیش عقاید آن زمان قرار گرفت . او را تحت بازپرسی شدید وادار کردند تا کشفیات خود را انکار کند ، و تا پایان عمر در خانهاش تحت بازداشت نگاه داشتند . تا اینکه بالاخره در سال 1992 ، حدود 350 سال پس از مرگ گالیله ، کلیسای کاتولیک عاقبت صحت گفتههای او را اعلام کرد. اما اگر گفتههای گالیله صحت داشت آیا کتاب مقدس در این باره اشتباه میکرد ؟
مفهوم حقیقی آیات کتاب مقدس را درست دریابیم
گالیله به صحت کتاب مقدس اعتقاد داشت ، هنگامیکه کشفیات علمی او با برداشتی که از بعضی آیههای کتاب مقدس رواج داشت تناقض پیدا کرد ، استدلال کرد که عالمان الهیات مفهوم حقیقی این آیهها را درنیافته اند . او چنین نوشت : « دو حقیقت هرگز نمیتوانند با یکدیگر تناقض داشته یاشند . » او اظهار داشت که اصطلاحات دقیق علمی با کلمات روزمره کتاب مقدس تناقض ندارند . اما عالمان الهیات نمی خواستند قانع شوند . آنها تأکید میکردند که همه گفتههای کتاب مقدس در باره زمین را باید بصورت تحت اللفظی پذیرفت در نتیجه ، نه تنها کشفیات گالیله را رد کردند بلکه به مفهوم حقیقی چنین آیههایی نیز دست نیافتند .
حقیقتاً عقل سلیم حکم میکند که وقتی کتاب مقدس در باره « چهار گوشه زمین » سخن میگوید ، بدانیم که منظور آن نیست که نویسندگان کتاب مقدس باور داشتند که زمین درواقع « چهار گوش » یا « مربعی » شکل است . کتاب مقدس به زبان عامه مردم نگاشته شده است و در بسیاری موارد از تشبیه و استعاره استفاده میکند تا عامه مردم منظورو مقصود خدا را بفهمند .
بنابراین وقتی کتاب مقدس میگوید که زمین دارای « چهارگوشه » یا « بنیادی » ، پایدار ، « پایهها » و « سنگ زاویه » است ، نمیخواهد توصیفی علمی از زمین بدست بدهد بلکه واضح است که به صورت مجازی سخن میگوید ، همانطوریکه اغلب در سخنان روزمره پیش میآید .
ال . گی مونات ، در کتاب خود تحت عنوان گالیلئو گالیلی مینویسد : « عالمان الهیات تنگ نظر که میخواستند علم را به استدلال هایی بر پایه کتاب مقدس محدود کنند ، فقط کتاب مقدس را بی حرمت می ساختند . » درواقع تفسیرهای این عالمان الهیات بود که قید و بندهای غیرمعقولانه بر علم میگذاشت نه خود کتاب مقدس . به همین شکل امروزه نیز وقتی بنیادگرایان مذهبی اصرار میورزند که زمین در مثلاً شش روز بیست چهار ساعته آفریده شد ، کتاب مقدس را تحریف میکنند . ( پیدایش 1 : 3 تا 31 ) چنین نگرشی نه با علم توافق دارد نه با کتاب مقدس .
واژه « روز » در کتاب مقدس نیز مانند زبان روزمره ، اصطلاحی انعطاف پذیر است و به دوره های زمانی با مدتهای متفاوت اطلاق میشود . در کتاب پیدایش 2 : 4 ، شش روز آفرینش همگی مجموعاً « روز » خوانده میشوند . در کتاب مقدس کلمه عبری که « روز » ترجمه شده است میتواند به معنی « مدتی طولانی » باشد . بنابراین در کتاب مقدس هیچ شاهدی دال بر اینکه روزهای آفرینش از بیست و چهار ساعت تشکیل شوند وجود ندارد . بنیادگرایانی که خلاف این را تعلیم میدهند ، کتاب مقدس را سوءتفسیر میکنند .
سوءتفسیرهای مذاهب
در بسیاری مواقع دیده شده است که روحانیون جیب اعضای مذهب خود را خالی میکنند این کاری است که با تعالیم کتاب مقدس فرسنگها فاصله دارد . کتاب مقدس میفرماید « به هیچ گرفتهای و به هیچ بده » ( متی 10 : 8 و اول پطرس 5 : 2 و 3 ) روشن است که نمیتوان از روی گفتار افرادی که از کتاب مقدس نقل قول میکنند در مورد این کتاب قضاوت کرد . فرد روشن بین باید شخصاً کتاب مقدس را بررسی کند و به موضوع و استثنایی بودن این کتاب پی ببرد .
امیدوارم تا به اینجا از خواندن این مقاله استفاده کرده باشید دنباله این مقاله در بخش دوم بنام « فراز و نشیبهای کتاب مقدس » را با هم دنبال میکنیم ، تا ببینیم چگونه این کتاب طی سالیان دراز باقی مانده است . دنباله در آتی...
نظرات
ارسال یک نظر