پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2013

از پرستش کاذب دوری کنید!‏

    در این دنیا پاکدلان زیادی هستند که هنوز خدای حقیقی را پیدا نکرده و به حقیقت کلام خدا و  آینده‌ای که در انتظار بشر است پی نبرده‌اند.‏  و چون که این عده هنوز جواب‌های قانع‌کننده‌ای برای سؤالات عمیق و روحانی‌شان پیدا نکرده‌اند همواره سردرگم‌اند و در شک و تردید به سر می‌برند.‏ میلیون‌ها نفر نیز هستند که بردهٔ خرافات و رسومات مذهبی و همچنین جشن و اعیادی شده‌اند که در نظر خالق انسان ، بسیار مکروهند.‏ احتمالاً شما نیز افرادی را می‌شناسید که به دوزخ آتشین،‏ تثلیث و بقای روح یا تعالیم کاذب دیگری اعتقاد دارند. ‏     چه باعث شده است تاریکی و ظلمت روحانی چنین ابعاد گسترده‌ای پیدا کند؟‏ جای تعجب است که عامل اصلی چنین اوضاعی دین و مذهب بوده است،‏ بخصوص سازمان‌ها و رهبرانی که عقاید و تعالیمی خلاف احکام خدا تعلیم و ترویج می‌دهند.‏ (‏ مَرقُس ۷:‏۷ ،‏ ۸)‏ به این دلیل بسیاری از مردم فریب خورده،‏ تصوّر می‌کنند آن که را می‌پرستند خدای حقیقی است در حالی که واقعیت این است که با عبادتشان او را می‌رنجانند.‏ مقصر اصلی این وضعیت اسفبار چیزی جز دین کاذب نیست.‏     باید گفت که در پس دین کاذب شخصیتی

چرا ابراهیم در دوره ای دروغ گفت ، آیا دروغ بود یا حقیقت ؟

پرسش مطرح شده در باره دروغ یا حقیقت گفتن ابراهیم :   پاسخ ما : برای اینکه دوستان بدانند که درواقع موضوع دروغ گفتن ابراهیم چه بوده است ما گزارش آنرا از کتاب مقدس سفر پیدایش باب 12 : 10 تا 20 را عینا نقل می کنیم . در ابتدا باید توضیح بدهم که در این قسمت از گزارش داستان ابراهیم و سارای خداوند هنوز نام ابرام را به ابراهیم تغییر نداده بود . حال به گزارش زیر توجه کنید : « اما در کنعان قحطی بسیار شدیدی شده بود به همین علت ، ابرام باز هم به طرف جنوب رفت تا به مصر رسید تا برای مدتی در آنجا زندگی کند . وقتی به مرز مصر رسیدند ، ابرام به زن خود سارای گفت : میدانم که تو زن زیبایی هستی ، پس وقتی مصریان تو را با من ببینند و بفهمند که تو همسر من هستی ، به همین دلیل مرا می کشند و تو را زنده نگاه میدارند . پس به آنها بگو که تو خواهر من هستی تا بخاطر تو مرا نکشند و با من به خوبی رفتار کنند . وقتی ابرام از مرز گذشته به مصر داخل شد ، مصریان دیدند که همسر او زیباست . بعضی از درباریان سارای را دیده و از زیبایی او به فرعون خبر دادند ، پس او را به کاخ فرعون بردند . پادشاه به خاطر سارای با ابرام بسی

آیا خدا می‌دانست که آدم و حوّا گناه خواهند کرد؟‏

پرسشی در باره گناه آدم و حوا و پاسخ ما که امید است دوستان پاسخ خود را دریافت کنند . بسیاری با خلوص نیّت خواهان پاسخ این پرسشند.‏ زمانی که می‌اندیشیم که چرا خدا اجازه داده است که بدی و شرارت وجود داشته باشد،‏ به سرعت توجه‌مان به گناه آدم و حوّا در باغ عدن معطوف می‌شود.‏ برخی بر این عقیده‌اند که ‹خدا همه چیز را می‌داند.‏› از این رو،‏ چنین نتیجه‌گیری می‌کنند:‏ خدا قطعاً از پیش می‌دانست که آدم و حوّا گناه خواهند کرد.‏ این عقیده که خدا واقعاً از گناه آدم و حوّا باخبر بوده است،‏ به چه معناست؟‏ داشتن چنین عقیده‌ای ممکن است تصویری نادرست از خدا نشان دهد.‏ برای نمونه،‏ شاید به نظر رسد که او خدایی بی‌مهر،‏ ظالم و ریاکار است.‏ برخی شاید او را بی‌رحم خوانند؛‏ چون فکر می‌کنند که خدا،‏ آدم و حوّا را در موقعیتی قرار داد که می‌دانست عاقبت آن چه خواهد شد.‏ بنابراین او را مسئول تمامی بدی و شرارت تاریخ بشر یا او را تا حدّی در این کار دخیل می‌دانند.‏ حتی از نظر برخی آفریدگارمان بی‌خردانه عمل کرده است.‏ آیا داشتن چنین تصویری از   خدا   درست است و با گفته‌های کتاب مقدّس هماهنگی دارد؟‏ برای یافتن پا