از پرستش کاذب دوری کنید!‏


  در این دنیا پاکدلان زیادی هستند که هنوز خدای حقیقی را پیدا نکرده و به حقیقت کلام خدا و  آینده‌ای که در انتظار بشر است پی نبرده‌اند.‏  و چون که این عده هنوز جواب‌های قانع‌کننده‌ای برای سؤالات عمیق و روحانی‌شان پیدا نکرده‌اند همواره سردرگم‌اند و در شک و تردید به سر می‌برند.‏ میلیون‌ها نفر نیز هستند که بردهٔ خرافات و رسومات مذهبی و همچنین جشن و اعیادی شده‌اند که در نظر خالق انسان ، بسیار مکروهند.‏ احتمالاً شما نیز افرادی را می‌شناسید که به دوزخ آتشین،‏ تثلیث و بقای روح یا تعالیم کاذب دیگری اعتقاد دارند.
  چه باعث شده است تاریکی و ظلمت روحانی چنین ابعاد گسترده‌ای پیدا کند؟‏ جای تعجب است که عامل اصلی چنین اوضاعی دین و مذهب بوده است،‏ بخصوص سازمان‌ها و رهبرانی که عقاید و تعالیمی خلاف احکام خدا تعلیم و ترویج می‌دهند.‏ (‏ مَرقُس ۷:‏۷،‏ ۸)‏ به این دلیل بسیاری از مردم فریب خورده،‏ تصوّر می‌کنند آن که را می‌پرستند خدای حقیقی است در حالی که واقعیت این است که با عبادتشان او را می‌رنجانند.‏ مقصر اصلی این وضعیت اسفبار چیزی جز دین کاذب نیست.‏
  باید گفت که در پس دین کاذب شخصیتی پلید نهفته است.‏ پولُس رسول در جایی به این شخصیت اشاره کرده،‏ نوشت:‏ «خدای این جهان فهم‌های بی‌ایمانشان را کور گردانیده است که مبادا تجلّی بشارت جلال مسیح که صورت خداست،‏ ایشان را روشن سازد.‏» (‏ ۲قُرِنتیان ۴:‏۴)‏ «خدای این جهان» کسی جز شیطان ابلیس نیست.‏ ترویج‌دهندهٔ اصلی هر نوع پرستش کاذب همین شیطان است.‏ پولُس رسول نیرنگ شیطان را آشکار کرده،‏ می‌گوید:‏ ‹خودِ شیطان هم خویشتن را به فرشتهٔ نور مشابه می‌سازد.‏ و خدّام وی خویشتن را به خدّام عدالت مشابه می‌سازند.‏› (‏ ۲قُرِنتیان ۱۱:‏۱۴،‏ ۱۵)‏ با این توصیف واضح است که شیطان با پاک جلوه دادن آنچه پلید است مردم را می‌فریبد تا آنچه را دروغ است حقیقت تلقّی کنند.
  بی‌دلیل نیست که کتاب مقدّس دین کاذب را با چنین صراحتی محکوم می‌کند!‏ برای مثال،‏ شریعت موسی صریحاً در مورد انبیای کاذب به قوم خدا هشدار می‌داد.‏ در آن شریعت آمده بود که هر کس تعالیم دروغ یا پرستش خدایی کاذب را در میان قوم ترویج دهد،‏ به دلیل ‹سخنان فتنه‌انگیزی که بر ضدّ یَهُوَه می‌گوید› کشته شود.‏ از این رو به اسرائیلیان گفته شده بود که ‹بدی را از میان خود دور کنند.‏› (‏ تثنیه ۱۳:‏۱-‏۵)‏ با نظر به این،‏ جای شکی نیست که یَهُوَه خدا دین کاذب را چیزی پلید می‌داند.‏ —‏ حِزْقِیال ۱۳:‏۳.‏
  عیسی و رسولانش نیز مثل یَهُوَه خدا از دین کاذب کراهت داشتند.‏ عیسی به شاگردانش این طور گوشزد کرد:‏ «از انبیای کذبه احتراز کنید،‏ که به لباس میش‌ها نزد شما می‌آیند ولی در باطن،‏ گرگان درنده می‌باشند.‏» (‏ متّیٰ ۷:‏۱۵؛‏ مَرقُس ۱۳:‏۲۲،‏ ۲۳)‏ پولُس رسول نیز هشدار داد که «غضب خدا از آسمان مکشوف می‌شود بر هر بی‌دینی و ناراستی مردمانی که راستی را در ناراستی باز می‌دارند.‏» (‏ رومیان ۱:‏۱۸)‏ پس چقدر مهم و واجب است که مسیحیان حقیقی این گونه هشدارها را جدّی گرفته،‏ از هر کسی که حقیقت کلام خدا را تحریف و تعالیم دروغ را ترویج می‌دهد دوری کنند.‏ —‏ ۱یوحنّا ۴:‏۱.‏

  توجه کنید کتاب مکاشفه دین کاذب را چگونه توصیف کرده است.‏ در آنجا دین کاذب به صورت فاحشه‌ای مست که بر پادشاهان و ملت‌های زیادی اِعمال نفوذ می‌کند نشان داده شده است.‏ این زن سمبولیک با پادشاهان بسیاری زنا می‌کند و از آشامیدن خون عابدان حقیقی خدا مست شده است.‏ (‏ مکاشفه ۱۷:‏۱،‏ ۲،‏ ۶،‏ ۱۸)‏ روی پیشانی این زن نامی نوشته شده است که بسیار در خور اَعمال قبیح و خبیث اوست.‏ نام مذکور که در واقع توصیفی از اوست این است:‏ «سرّ و بابل عظیم و مادر فواحش و خبائث دنیا.‏» —‏ مکاشفه ۱۷:‏۵.
  توصیفی که از بابل عظیم در کتاب مقدّس می‌خوانیم کلاً با مشخصات ادیان کاذب تمامی دنیا مطابقت می‌کند.‏ با اینکه هزاران ادیانی که در سراسر دنیا پخش شده‌اند با یکدیگر سازمانی واحد و یکپارچه را تشکیل نداده‌اند،‏ همه یک هدف را دنبال می‌کنند و اَعمالشان یکی است.‏ و درست مثل همان فاحشه‌ای که کتاب مکاشفه نشان داده است،‏ دین کاذب نیز تا به حال قدرت و اِعمال نفوذ زیادی بر دولت‌ها داشته است.‏ مثل زنی زناکار که به شوهر خود خیانت کرده باشد دین کاذب هم طی تاریخ با قدرت‌های سیاسی زیادی عهد و پیمان بسته است.‏ یعقوب،‏ یکی از رسولان عیسی نوشت:‏ «ای زانیات،‏ آیا نمی‌دانید که دوستی دنیا،‏ دشمنی خداست؟‏ پس هر که می‌خواهد دوست دنیا باشد،‏ دشمن خدا گردد.‏» —‏ یعقوب ۴:‏۴.‏
    یک تحلیل‌گر امور سیاسی اهل آفریقا به نام دکتر زولِلا مَنگِکو می‌گوید:‏ «تاریخ جهان از ادیانیکه مسبب کشتارهای جمعی هستند اشباع شده است.‏» اخیراً در یکی از روزنامه‌ها اظهارنظری بدین مضمون به چشم خورد که:‏ « دین و سیاست تا به امروز،‏ مسبب جنگهای بسیاری است.»  
  
  عابدان حقیقی خدا چه موضعی باید در مقابل بابل عظیم یا فاحشه داشته باشند؟‏ فرمان کتاب مقدّس هیچ جای شکی برای آن‌ها باقی نمی‌گذارد زیرا می‌گوید:‏ «و صدایی دیگر از آسمان شنیدم که می‌گفت:‏ ‹ای قوم من از میان او بیرون آیید،‏ مبادا در گناهانش شریک شده،‏ از بلاهایش بهره‌مند شوید.‏› » (‏ مکاشفه ۱۸:‏۴)‏ بدین علّت آنانی که نمی‌خواهند در مصیبت او شریک باشند شامل باید تا فرصت هست دین کاذب را ترک کنند.‏ وقتی عیسی بر زمین بود پیشگویی کرد که در روزهای آخر خیلی از مردم ادعا خواهند کرد که پیرو او هستند.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۳-‏۵)‏ وی خطاب به این افراد می‌گوید:‏ «هرگز شما را نشناختم!‏ از من دور شوید!‏» (‏ متّیٰ ۷:‏۲۳)‏ امروزه نیز عیسی مسیح که اکنون بر تخت پادشاهی‌اش نشسته است از هر گونه دین کاذب متنفر است.
حال چگونه می‌توان از دین کاذب دوری کرد؟‏
  مسیحیان حقیقی هر گونه تعلیم دروغ را رد و در نتیجه از دین کاذب دوری می‌کنند.‏ بدین منظور از برنامه‌های دینی و مذهبی که از طریق رادیو،‏ تلویزیون پخش می‌شود و هر گونه نشریاتی که دروغ را در مورد خدا و کلامش ترویج می‌دهد اجتناب می‌کنند.‏ (‏ مزمور ۱۱۹:‏۳۷)‏ همچنین از شرکت در هر گردهمایی،‏ مناسبت یا جشنی که از طرف سازمان یا ارگانی وابسته به دین کاذب تشکیل یا تنظیم شده باشد امتناع می‌کنند.‏ در ضمن از هر عمل یا مراسمی که به گونه‌ای پرستش کاذب محسوب شود دوری می‌کنند.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱۰:‏۲۱)‏ چنین برخوردی در مقابل تزویر و نیرنگ نه تنها از ما محافظت می‌کند بلکه مانعی است تا ‹کسی ما را نرباید به فلسفه و مکر باطل،‏ برحسب تقلید مردم و برحسب اصول دنیوی نه برحسب مسیح.‏› —‏ کُولُسیان ۲:‏۸.‏
   حال اگر شخصی مایل است یکی ازمسیحیان حقیقی شود ولی در حال حاضر رسماً   آلوده  دین و مذهب کاذب است چه باید بکند؟‏  .‏
  پولُس رسول نوشت:‏ «زیر یوغ ناموافق با بی‌ایمانان مشوید،‏ زیرا عدالت را با گناه چه رفاقت و نور را با ظلمت چه شراکت است؟‏ و مسیح را با بَلیّعال چه مناسبت و مؤمن را با کافر چه نصیب است؟‏ و هیکل خدا را با بت‌ها چه موافقت؟‏ .‏ .‏ .‏ پس خداوند می‌گوید:‏ ‹از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید و چیز ناپاک را لمس مکنید تا من شما را مقبول بدارم.‏› » (‏ ۲قُرِنتیان ۶:‏۱۴-‏۱۷)‏ تنها با دور نگه داشتن خود از دین کاذب است که می‌توانیم به این سخنان عمل کنیم.‏ سؤال اینجاست که آیا اطاعت از نصیحت پولُس بدین معنی است که باید حتی از کسانی که در ادیان کاذب هستند دوری کنیم؟
«به حکمت رفتار کنید»
  آیا واجب است که عابدان خدای حقیقی از هر گونه تماس با اعضای ادیان کاذب اجتناب کنند؟‏ آیا لازم است خود را از کسانی که به دین ما اعتقاد ندارند دور نگه داریم؟‏ خیر.‏ نباید فراموش کرد که یکی از دو بزرگ‌ترین فرمان می‌گوید:‏
«همسایهٔ خود را مثل خود محبت نما.‏» (‏ متّیٰ ۲۲:‏۳۹)‏ پس وقتی پیام خوش ملکوت خدا را با همسایه‌هایمان در میان می‌گذاریم نشان می‌دهیم که آن‌ها را دوست داریم.‏ و وقتی که کتاب مقدّس را با آن‌ها مطالعه می‌کنیم نشان می‌دهیم که به آن‌ها محبت داریم زیرا به ایشان کمک می‌کنیم تا ببینند که لازم است خود را از پرستش کاذب جدا کنند.‏
  البته برای رساندن پیام ملکوت لازم است با مردم و همسایه‌هایمان تماس برقرار کنیم،‏ اما می‌دانیم به عنوان پیروان عیسی نباید ‹از جهان باشیم.‏› (‏ یوحنّا ۱۵:‏۱۹)‏ کلمهٔ «جهان» در اینجا به جوامع انسان‌های خدانشناس اشاره می‌کند که از خدا بسیار دورند.‏ (‏ اَفَسُسیان ۴:‏۱۷-‏۱۹؛‏ ۱یوحنّا ۵:‏۱۹)‏
پس ما نمی‌توانیم بخشی از این جهان باشیم یعنی نباید خود را با دیدگاه،‏ طرز سخن گفتن و رفتارهایی که یَهُوَه خدا شایسته نمی‌داند آلوده کنیم.‏ (‏ ۱یوحنّا ۲:‏۱۵-‏۱۷)‏ در ضمن مطابق نصیحت پولُس که «معاشرات بد اخلاق حسنه را فاسد می‌سازد» از دوستی با کسانی که مطابق معیارهای اخلاقی مسیحیت زندگی نمی‌کنند اجتناب می‌کنیم.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱۵:‏۳۳)‏ از جهان نبودن یعنی از «آلایش دنیا» پاک ماندن.‏ (‏ یعقوب ۱:‏۲۷)‏ پس می‌بینیم که جدایی گرفتن از جهان بدین مفهوم نیست که با همهٔ انسان‌ها قطع رابطه کنیم.‏ —‏ یوحنّا ۱۷:‏۱۵،‏ ۱۶؛‏ ۱قُرِنتیان ۵:‏۹،‏ ۱۰.‏
  با این تفاصیل با کسانی که هیچ آشنایی با حقایق کتاب مقدّس ندارند چه رفتاری باید داشته باشیم؟‏ در این زمینه پولُس رسول به مسیحیان کُولُسی نوشت:‏ «زمان را دریافته،‏ پیش اهل خارج به حکمت رفتار کنید.‏ گفتگوی شما همیشه با فیض باشد و اصلاح‌شده به نمک،‏ تا بدانید هر کس را چگونه جواب باید داد.‏» (‏ کُولُسیان ۴:‏۵،‏ ۶)‏    .‏
  مسیحیان حقیقی با مردم با تندی صحبت نمی‌کنند و در رفتارشان با آن‌ها از خود تکبّر نشان نمی‌دهند.‏ و وقتی به مردم ادیان دیگر اشاره می‌کنند آن‌ها را با توصیف‌های ناشایست تحقیر نمی‌کنند.‏ حتی اگر مخاطبان ما در موعظه،‏ در همسایگی یا محل کار از این گونه افراد هستند و با ما مدارا نمی‌کنند یا با تندی و پرخاش با ما صحبت می‌کنند با آن‌ها سنجیده برخورد می‌کنیم.‏ —‏ کُولُسیان ۴:‏۶؛‏ ۲تیموتاؤس ۲:‏۲۴.
‏زیرا الگوی ما مسیحیان حقیقی ، عیسی مسیح است .

از سخنان صحیح نمونه بگیرید
  بسیار تأسف‌آور خواهد بود اگر کسی پس از آموختن حقایق کتاب مقدّس بخواهد دوباره به سوی دین کاذب برگردد.‏ کتاب مقدّس وضعیت چنین شخصی را این طور توصیف می‌کند:‏ «هر گاه به معرفت خداوند و نجات‌دهندهٔ ما عیسی مسیح از آلایش دنیوی رستند و بعد از آن،‏ بار دیگر گرفتار و مغلوب آن گشتند،‏ اواخر ایشان از اوایل بدتر می‌شود.‏ .‏ .‏ .‏ لٰکن معنی مَثَل حقیقی بر ایشان راست آمد که ‹سگ به قی خود رجوع کرده است و خِنزیر شسته شده،‏ به غلطیدن در گِل.‏› » —‏ ۲پِطْرُس ۲:‏۲۰-‏۲۲.‏
   واضح است که باید بسیار مراقب باشیم ایمانمان در خطر نیفتد.‏ هرگز نباید خطراتی را که در کمین ایمانمان نشسته‌اند دست‌کم بگیریم!‏ پولُس رسول این طور هشدار می‌دهد:‏ «لیکن روح صریحاً می‌گوید که در زمان آخر بعضی از ایمان برگشته،‏ به ارواح مضل و تعالیم شیاطین اِصغا (‏ گوش)‏ خواهند نمود.‏» (‏ ۱تیموتاؤس ۴:‏۱)‏
ما اکنون در همان «زمان آخر» به سر می‌بریم.‏ آنانی که از دین کاذب فاصله نگیرند ‹متزلزل و رانده‌شده از باد هر تعلیم و گرفتار دغابازی مردمان و در نتیجه با حیله‌اندیشی و مکرهای آن‌ها گمراه می‌شوند.‏› —‏ اَفَسُسیان ۴:‏۱۳،‏ ۱۴.
  چگونه می‌توانیم خود را از نفوذ زیان‌بار دین کاذب محافظت کنیم؟‏ نباید فراموش کنیم یَهُوَه خدای متعال چه کمک‌هایی در این راه به ما داده است.‏ او کلام خود یعنی کتاب مقدّس را در اختیار ما گذاشته است.‏ (‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۱۶،‏ ۱۷)‏ در کنار آن غذای روحانی فراوانی توسط «غلام امین و دانا» که کتاب مقدس به آن اشاره دارد ، برای ما فراهم دیده است.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۴۵)‏

با توجه به همهٔ این‌ها آیا نباید همچنان که در حقیقت کلام خدای حق رشد می‌کنیم به ‹غذای قوی که برای بالغان است› عادت کنیم و علاقهٔ بخصوصی برای گرد هم آمدن با برادرانمان در جلسات مسیحی داشته باشیم؟‏ تنها در این گونه گردهمایی‌ها است که حقایق روحانی را می‌آموزیم.‏ (‏ عبرانیان ۵:‏۱۳،‏ ۱۴؛‏ مزمور ۲۶:‏۸)‏ پس بیایید از هر آنچه یَهُوَه خدا برایمان تدارک دیده است نهایت استفاده را ببریم تا ‹سخنان صحیح را برای خود نمونه کنیم.‏› (‏ ۲تیموتاؤس ۱:‏۱۳)‏ تنها بدین شکل می‌توانیم از پرستش کاذب دوری کنیم.‏

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نگاهی دوباره به شخصیت مریم مجدلیه

پادشاهی خدا چیست ؟

ناصره ، شهری واقعی