تنها راه ریشهکن کردن تنفر
« تنفر و ترس دو همراه دیرینهاند . . . از هر آنچه میترسیم تنفر داریم، از اینرو هر کجا تنفر است ترس نیز در کمین است.» — سیریل کانِلی مؤلف و منتقد ادبی بسیاری از جامعهشناسان بر این باورند که تنفر در ضمیر ناخودآگاه انسانها ریشهای عمیق دارد. به گفتهٔ یک عالِم امور سیاسی: «قسمت اعظمِ گرایش به سوی تنفر، ممکن است حتی در انسان برنامهریزی شده باشد.» به عبارت دیگر در سرشت بشر نهاده شده است. میتوان درک کرد که چرا محققانِ انسانشناسی به چنین نتایجی رسیدهاند. چون تنها نمونهٔ مورد تحقیق آنها مردان و زنانی هستند که به گفتهٔ کتاب مقدس «در معصیت» و «در گناه» زاده شدهاند. ( مزمور ۵۱:۵) حتی خود آفریدگار هزاران سال پیش پس از ارزیابی بشر «دید که شرارت انسان در زمین بسیار است، و هر تصور از خیالهای دل وی دائماً محض شرارت است.»—پیدایش ۶:۵. تعصب و تبعیض، و در پی این دو، تنفر، تماماً ثمرات ناکاملی و خودخواهی ذاتی انسان است. ( تثنیه ۳۲:۵) جای تأسف است که هیچ سازمان یا حکومت انسانی هر چند باتدبیر و باسیاست، قادر نبوده است قانونی وضع کند که چنین خصایصی را در قل