به غریبه ها یاری کنید !

حتما در جرائد خوانده اید که در سرتاسر جهان ، بیش از 65 میلیون نفر بدلیل جنگ داخلی ، آزار و اذیت ، شکنجه های جسمی و روانی یا داشتن اعتقاد به باورهای دیگراز شهر و وطن خود گریخته اند و به جاهای دیگر پناه برده اند . این بالاترین شمار پناهندگان است که تا کنون گزارش شده است . بر طبق آمار کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان ، امروزه در سراسر دنیا از هر 113 نفر یک نفر به اجبار از محل زندگی خود آواره شده است .

یقینا در میان این پناهندگان مسیحیان ایمانداری نیز وجود داشته و دارند که عزیزانشان ، دوستانشان را از دست داده اند . آنان از ملیت هایی با نیازهای گوناگون اجتماعی هستند که اینک در پرتو پناه به یک کشور،  یک ملت با مشکلات فراوان را تشکیل میدهند . حال ما بعنوان انسانهای متمدن که در کشورهای خالی از مصیبت و با دانش دموکراسی در صلح زندگی می کنیم چگونه میتوانیم به برادران و خواهران خود ، کمک کنیم تا در کشورهای میهمان بتوانند در صلح و آرامش خدا را خدمت کنند و همچنین به دیگران یاری رسانند . کشوری که خالی از محبت میگردد و شهروندان خود را به مصیبت می کشاند، نفرین و لعنت را درون خود راه میدهد .

زندگی یک پناهنده
«گزارش یک پناهنده مسیحی»

پناهندگان نه تنها هنگام فرار ، بلکه هنگام زندگی دراردوگاه پناهندگی نیز با خطراتی روبرو میشوند. یکی از همین پناهندگان می گوید : که ما هفته ها پیاده راه رفتیم و در طی سفرمان با شگفتی به چندین جسد برخوردیم . برخی خانواده ها فرزندان و بیماران خود را به پشت خود حمل میکردند . در طی این راه پیمایی ها و گریز از تهاجم آدمکشان ، طفل 12 ساله ای که پاهایشان ورم کرده بود با التماس و دعا از خانواده خود طلب میکرد تا آنها او را در بیابانها و جنگلها رها کرده از این رو میخواست حداقل خانواده بیمار و گرسنه خود را نجات دهد . ببینید انسانیت تا به کجا نزول کرده است .

 ما که مسیحی ایماندار بودیم با دعا و نیاش هر روزه به خدای قادر رجوع میکردیم تا قوت سلامتی را دریافت کنیم . توکل ما قویا به خدا بود تا بتوانیم خود را به جای امنی برسانیم. در ادامه گزارش این برادر مسیحی پناهنده می گفت : که در طی این راه پیمایی ها خوراک خود را از درختانی که در پیش روی ما بودند میخوردیم و خدا را بخاطر نعمت هایش شکر می گفتیم .

 پس از چندین ماه در اردوگاه سازمان ملل متحد، بسر بردیم ولی متوجه شدیم که حتی در اردگاه سازمان ملل متحد هم امنیت نداریم . اکثر مردم کار نداشتند و غیبت میکردند ، برای التیام خود میگساری میکردند و یا قمار و دزدی از پناهنده گان دیگر جزع کار غیر اخلاقی آنان شده بود. ما که مسیحی بودیم برای مقابله با تاثیرات بد ، باید خود را کاملا وقف فعالیت های روحانی میکردیم و از حفظ سلامت روحانی خود از زمان باقی مانده بخوبی استفاده میکردیم و با مردم پناهنده در باره توکل به خدا بدون چشم داشت صحبت میکردیم و آنان را امید میدادیم .

محبت به پناهندگان
محبت به خدا ما را برمی انگیزد تا به یکدیگر محبت کنیم ، به ویژه در شرایط سخت . در کتاب مقدس اول یوحنا 3 آیات 17 و 18 چنین گفته شده است : « اگر کسی از مال دنیا برخوردار باشد و برادر خود را محتاج ببیند اما شفقت خود را از او دریغ کند، چگونه محبت خدا در چنین کسی ساکن است ؟ ای فرزندان ، بیائید محبت کنیم ، نه به زبان و در گفتار ، بلکه در راستی و در کردار ! » توجه داشته باشید وقتیکه مسیحیان قرن اول در یهودیه با قحطی مواجه شدند ، جماعت مسیحی به کمک آنان شتافت. ( اعمال رسولان 11 : 28 ، 29 )

پولس رسول و پطرس نیز مسیحیان را ترغیب کردند که مهمان نواز باشند . اگر مسیحیان با برادران و خواهران خود مهمان نواز باشند ، چقدر بیشتر باید هم ایمانانی را که جانشان در خطر است یا بخاطر ایمانشان تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند با آغوش باز بپذیرند. بنابراین میتوان گفت محبت انسانها را با هر عقیده و مقام بهم میرساند زیرا محبت حسود نیست و مهربان است . یاری دهنده و خالی از دشمنی است پاسخ گو و بنا کننده است . پس بیائید صلح ، آرامی و امنیت را در محبت پرورش دهیم تا تخریب کننده محکوم شود.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نگاهی دوباره به شخصیت مریم مجدلیه

پادشاهی خدا چیست ؟

ناصره ، شهری واقعی