وجود نیکی در همه ادیان و نظر شما


هنگام بحث در باره دین بسیاری از اشخاص می گویند : همه ادیان درست هستند و یا اینکه همه ادیان صرفا شیوه های گوناگون رسیدن به خدا هستند . درک این موضوع که چرا مردم ممکن است به پندارند که تقریبا درهمه ادیان درستی وجود دارد کار آسانی است . زیرا اغلب این ادیان از " محبت " سخن می گویند و قتل / دزدی / درغگویی / زنا و فسق را نادرست می دانند. گروهای دینی مسیحی و غیرمسیحی مددکاران خود را برای کمک به اداره بیمارستانها و کمک به فقیران گسیل می دارند و بخصوص در طول دو قرن اخیر در ترجمه و توزیع کتاب مقدس و کتب دیگر دینی شرکت داشته اند ، بدین ترتیب به افراد بیشتری امکان بهره وری از کلام خدا را داده اند . با این حال باید از خود بپرسیم : خدای متعال یهوه چگونه به ادیان مختلف می نگرد ؟

راه درست و راه تنگ
بعضی افراد که می پندارند در همه ادیان " درستی " وجود دارد . باور این امر را که خدا اغلب مردم را صرف نظر از اینکه از چه دینی باشند نمی پذیرد تنگ نظری می دانند . ولی عیسی مسیح کسی که از شیوه تفکر پدر خود آگاه بود و آنرا منعکس میکرد نظری متفاوت داشت . انجیل یوحنا بر این امر تأکید دارد و چنین می گوید: خدا را هرگز کسی ندیده است پسر یگانه ای که در آغوش پدر است همان او را ظاهر کرد . ( یوحنا 1 : 18 ) هیچکدام از ما منطقا " پسر خدا " را به تنگ نظری محکوم نمی کند . به گفته او در موعظه بالای کوه توجه کنید : " از در تنگ وارد شوید زیرا دری که بزرگ و راهی که وسیع است به هلاکت منتهی میشود و کسانیکه این راه را می پیمایند بسیارند . اما دری که به حیات منتهی میشود تنگ و راهش دشوار است و یابندگان آن هم کم هستند. " ( متی 7 : 13 و 14 )

یا اینکه می گوید : " نه هر که مرا خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمانست بجا آورد . بسا در آن روز مرا خواهند گفت خداوندا خداوندا آیا بنام تو ... معجزات بسیار ظاهر نساختیم ؟ آنگاه به ایشان صریحا خواهم گفت که هرگز شما را نشناختم . ای بدکاران از من دور شوید . ( متی 7 : 21 تا 23 ) بنابراین شما دوستان گرامی توجه داشته باشید که عیسی با قدرت می گوید که پیروان او منظورهمه کسانیکه خود را " مسیحی " میدانند باید از این فرمان عیسی پیروی کنند . از این رو همواره به پیروان خود می آموخت که فقط باید خدای متعال یهوه را پرستش کنند و مبادا او را خداوند خوانند و باز به پیروان خود می آموخت که مانند ریاکاران نباشند و در کوچه و خیابان دست به اعمال مذهبی بزنند زیرا این روش بدکاران و متظاهرین به دین است و خداوند از این گونه اعمال خشنود نمیشود .
حتی عیسی اعمال و آموزشهایی را که با کلام خدا مغایرت داشتند محکوم میکرد . چرا ؟ زیرا می دانست که شیطان از دین بعنوان حربه ای برای به دام انداختن مردم استفاده می کند . ( دوم قرنتیان 4 : 4 ) کالای پررونق شیطان " دروغ " است که به صورتی گیرا و جذاب ارائه میشود . حتی در بین مدعیان مسیحیت نیز رهبران دینی وجود دارند که خواسته های ابلیس را بجا می آورند ( دوم قرنتیان 11 : 13 تا 15 ) آموزشهای آنان شیوه های محبت آمیز و بلند نظرانه خداوند یهوه را غلط جلوه میدهند . پس آیا جای تعجب است که عیسی رهبران دینی را که آموزشهایشان بر خلاف نوشته های مقدس بود ؛ رسوا میکرد ؟

بسیاری از مردم دین خود را به " ارث " می برند . دیگران فقط به تقلید از اکثر اطرافیان خود رفتار می کنند . ولی چرا حتی اگر خلوص نیت نیز داشته باشند باز هم شخص می تواند در " راهی که وسیع است و به هلاکت منتهی میشود "  قدم بگذارد . پولس رسول آنقدر نسبت به دین سابق خود ( دین یهود مطابق با تعالیم فریسی ) غیور و متعصب بود که تا حد بازداشت و شکنجه مسیحیان ایماندار پیش میرفت . ولی برای آنکه مورد پذیرش خدا قرار گیرد باید به شیوه پرستش جدیدی می گروید زیرا خدا جهان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را فرستاد تا جهان را از گناه و هلاکت نجات دهد .( یوحنا 3 : 16 ) این خواست و محبت و فیض خدا بود . بعدها به پولس الهام شد که در مورد بعضی از افراد بسیار مذهبی بنویسد : " برای خدا غیرت دارند لکن نه از روی معرفت " ( رومیان 10 : 2 ) آیا شما در مورد خواست خدا که در کتاب مقدس آشکار شده است معرفت دارید ؟ و آیا بر طبق گفته های او عمل می کنید ؟ یا هنوز سر بدعای اجباری و روزه و نماز می گذاری ؟

 از کجا بدانید ؟
با اینکه پرستشی که مطلوب خداست باید بر طبق " معرفت " یا " دانش دقیق " باشد با این حال با یک بررسی پیرامون اعتقادات دینی متوجه میشویم که اغلب مجامع دینی اعتقاداتی را تعلیم میدهند که با کتاب مقدس منافات دارد . ( رومیان 10 : 2 ) بعنوان مثال : آنان می گویند که " انسان دارای جان فناناپذیر است " در حالیکه کلام خدا چیز دیگری می آموزد با کتاب حزقیال 18 : 4 و 20 مقایسه کنید و خودتان مشاهده کنید که انسان دارای جان فناناپذیر نیست . حال ممکن است برخی بگویند که " آیا این عقیده واقعا عقیده ای زیان آور است ؟ " فراموش نکنید که نخستین دروغ شیطان این بود که " گناه " مرگ را به همراه ندارد . ( پیدایش 3 : 1 تا 4 ) در حالیکه مرگ در حال حاضر غیرقابل اجتناب است .

 آموزش اینکه انسان جان فناناپذیر دارد گرایشی است به جانبداری از شیطان . این موضوع باعث شده است که میلیونها تن به برقراری روابط هولناک با دیوهایی که وانمود می کنند " روح مردگان " هستند کشیده شوند و این عقیده حقیقت کتاب مقدس را در مورد " رستاخیز " آینده مردگان بی معنی جلوه میدهد . ( اعمال 24 : 15 ) شما حتما در باره احظار ارواح چیزهایی شنیده و خوانده اید و حتما در باره طالعه بینی و سحر و جادو هم مطالبی خوانده یا شنیده اید ! درتمامی این موارد شیطان در پشت پرده قرار دارد که باید از اینگونه مسائل پرهیز کرد . در باره رسوم متداولی که رفته رفته وارد مسیحیت نیز شده است باید اذان کرد که بر پایه اعتقاد مسیحی نیست بلکه رسمهایی هستند برپایه اعتقاد بی دینان و افرادی که اعتقاد به ارواح و شیطان و دیوهایش دارند . کتاب مقدس اینگونه اعتقادات را محکوم کرده است و مورد پسند خدای حق یهوه مطلقا نیست . برای برخی از اشخاص ممکن است آموزشها یا رسومات مذهبی یا حتی غیرمذهبی به نظر کوچک باشند ولی کتاب مقدس آشکارا میگوید : " خمیرمایه اندک تمام خمیر را مخمر میسازد . " ( غلاطیان 5 : 9 )

جنگ و اخلاق
برای شناسایی " دین " مورد قبول خداوند یهوه عیسی مسیح کمک دیگری ارائه میدهد . او به شاگردانش گفت : " بهمین همه خواهند فهمید که شاگردان من هستید اگر محبت یکدیگر را داشته باشید . " ( یوحنا 13 : 34 و 35 ) اغلب مجامع مذهبی از محبت صحبت میکنند ولی آیا آنان واقعا رغبتی به محبت کردن دارند ؟ کلام خدا میفرماید کسانیکه محبت را بوضوح نشان میدهند و به آن عمل می کنند قوم خاص او هستند زیرا به کلام او احترام می گذارند . کلام میفرماید :

 " آنان شمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزه های خویش را برای  اره ها شکستند. بر یکدیگر شمشیر نکشیدند و بار دیگر جنگ را نیاموختند . "  ( اشعیا 2 : 4 ) در این رابطه آیا مسیحیان ایماندار به امر خدا عمل می کنند ؟ مسلما چنین است . آنانیکه به این آیه عمل نکنند خوب مسلما مسیحی نیستند . بسیاری از مردم دنیا خود را مسیحی می دانند و حتی به کلیسا هم میروند و به آموزش روحانیون کلیسا نیز گوش میدهند ، کتاب مقدس را هم میخوانند ولی آیا واقعا به علوم روحانی که آموخته اند عمل می کنند ؟ منصفانه باید بگویم که خیر ! حتی روحانیون هم خود تن به عمل کردن این آموزه ها نمیدهند ! چرا زیرا کتاب مقدس را نفهمیده اند و یا آن را مشکل می پندارند زیرا خودشان با خودشان هنوز مشکل دارند . آنان همانند روحانیون دوران عیسی مسیح هستند که نتوانستند کلام خدا را درک کنند .

 چرا چنین چیزی امکان دارد ؟ زیرا تعصب مذهبی فهم آنان را از دانش دقیق الهی دور کرده است . در باره این افراد ، کتاب رومیان فصل 10 آیه 2 و 3 چنین می گوید : ... برای خدا غیرت دارند لکن نه از روی معرفت زیرا که چون عدالت خدا را نشاخته میخواستند عدالت خود را ثابت کنند مطیع عدالت خدا نگشتند .
 از این رو رهبران دینی سکان عدالت را در دست گرفته اند و با اشاعه این دروغ بزرگ که " منافع ملی و دینی " در خطر است شیطان را خشنود کرده اند و تا به امروز می بینیم که چگونه ملتهای دنیا به کشتن یکدیگر تن میدهند . در کوشش بیشتر برای تعیین آنکه آیا یک گروه دینی مورد رضای خداست یا نه توجه کنید . که آیا این گروه معیارهای اخلاقی خدا را رعایت می کنند یا اینکه براحتی از خلاف کاریها چشم پوشی می کنند . عیسی مسیح سعی کرد تا به اشخاصی که زیر بار گناهی مانند میگساری و فاحشه گری بودند کمک کند تا از بند فساد نجات یابند و پیروان او هم چنین میکردند . و اگر فرد مسیحی مرتکب گناه میشد دیگر مسیحیان می توانستند به او کمک کنند تا دوباره رضای خدا و نیروی روحانی خود را باز یابد . برای درک این موضوع توصیه میشود به کتاب غلاطیان 6 : 1 و یعقوب 5 : 13 تا 16 مراجعه کنید . ولی اگر شخص با بی ندامتی به گناه ادامه دهد چه باید کرد ؟ کتاب مقدس میگوید : " اگر کسیکه به برادر نامیده میشود زانی یا طماع یا بت پرست یا فحاش یا میگسار یا ستمگر باشد با چنین شخص معاشرت مکنید بلکه غذا هم مخورید ... آن شریر را از میان خود برانید . "   ( کتاب اول قرنتیان 5 : 11 تا 13 )

مسیحیان ایمانداری که از آموزشهای کتاب مقدس پیروی می کنند و عیسی مسیح را الگوی خود قرار داده اند و خود را موظف به تعالیم درست از کلام خدای متعال یهوه می دانند تا معرفت دقیق الهی به گوش همگان برسد آنان خادمین و قوم منحصرد به فرد خداوند هستند . ملتی از نژادهای مختلف که به کلام حق شهادت درست میدهند . آنان از معیارهای اخلاقی کتاب مقدس پیروی می کنند و با جدیت و بدون تعصب بر دانش الهی خود می افزایند تا این دانش دقیق به گوش مردم دنیا موعظه شود . این گروه که عیسی مسیح آنان را برادران خود نامید که  "از این جهان نیستند " بدنهای خود را قربانی نجات دیگران کرده اند . در این رابطه رومیان 12 : 1 و 2 چنین میگوید :  " لهذا ای برادران شما را به رحمت های خدا استدعا می کنم که بدنهای خود را قربانی زنده مقدس پسندیده خدا بگذرانید که عبادت معقول شما است و همشکل این جهان مشوید بلکه به تازگی ذهن خود صورت خود را تبدیل دهید تا شما دریافت کنید که اراده نیکوی پسنددیده کامل خدا چیست ؟ "

 حال آیا این گروه خاص خدا ( مسیحیان ایماندار ) به این آیه لبیک گفته اند ؟ به حقیقت چنین است . این گروه مسیحیان حقیقی هستند که به تمامی انسانهای روی زمین با هر دانش و بینش دینی و فرهنگی توصیه می کنند تا امر خدا را اطاعت نمایند و خود را از ادیان کاذب و سیاستهای بیهوده این دنیا جدا سازند .
آیا شما دوست گرامی با هر باور دینی نمیخواهید به راهی که به " حیات می انجامد " قدم بگذارید ؟ برای شروع به وارد شدن به " حیات ابدی " تعصب مذهبی و خرافات و انجام یک مشت رسومات مذهبی که شاید خود شما هم ندانید برای چه باید به چنین تشریفات مذهبی عمل کنید را کنار بگذارید و با مطالعه و بررسی کتاب مقدس به حقیقت برسید. مسیحیان امروزی تلاش میکنند تا خود شاهدانی موثر برای خدای حق یهوه و پسر او عیسی مسیح باشند . آنها با کردار نیکوی خود که شامل کمک به دیگران است ، خود را نیز ازگرفتاریهای دنیا دور نگاه میدارند ، در عوض کلام خدا را به همگان بشارت میدهند. کتاب یعقوب 1 : 27 چنین میگوید : " پرستش صاف و بی عیب  نزد خدا و پدر اینست که یتیمان و بیوه زنان را در مصیبت ایشان تفقد کنند و خود را از آلایش دنیا نگاه دارند . "  
برچسب: تدبیر

    

    

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نگاهی دوباره به شخصیت مریم مجدلیه

پادشاهی خدا چیست ؟

ناصره ، شهری واقعی