پشیمانی
پشیمانی
درسی از گذشته ها
«آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم و به سوی آنچه در پیش است خود را به جلو» میکشم.—فیلیپ ۳:۱۳.
نکات اصلی :
چه چیزی به پولُس رسول کمک کرد تا بر گذشتهٔ تأسفآورش چیره شود؟
برای یافتن آرامش درونی به چه دستورالعمل الٰهی باید عمل کنیم؟
چه اصلی به ما کمک میکند، خدا را بدون پشیمانی خدمت کنیم؟
در شعری آمده است: «چه سخن و نوشتهای سوزناکتر میبود، از این که بگوییم: ‹ای کاش چنین میبود!›» جان گرینلیف ویتیِر، شاعر این بیت به پشیمانی انسانی اشاره میکند که آرزو دارد به عقب برگردد و اشتباه خود را تصحیح کند. «پشیمانی» به مفهوم اندوه، تأسف، خشم یا آزردگی است که از انجام دادن کاری نادرست یا انجام ندادن کاری شایسته به انسان دست میدهد. همهٔ ما گاهی اعمالی انجام دادهایم که بعد پشیمان شدهایم و آرزو کردهایم که زمان به عقب برگردد تا اشتباه خود را تصحیح کنیم. آیا شما هم از چیزی پشیمانید؟
برخی از مردم در زندگی مرتکب اشتباهاتی بزرگ حتی گناهانی بزرگ شدهاند. بعضی مرتکب اعمالی بد نشدهاند ولی با خود فکر میکنند که کاش در گذشته تصمیماتی بهتر میگرفتند. برخی از آنان قادر بودهاند بر احساس پشیمانی غالب آیند و با رضایتخاطر به زندگی خود ادامه دهند. ولی عدهای خود را با گفتن «ای کاش» مرتباً آزار میدهند. (مز ۵۱:۳) شما جزو کدام گروه هستید؟ آیا آرزو دارید که خدا را بدون پشیمانی خدمت کنید، حداقل از امروز به بعد؟ آیا مثالی واقعی وجود دارد که از آن نمونه بگیریم؟ بلی، پولُس رسول چنین نمونهای است.
پولُس طی زندگی خود هم تصمیماتی نادرست و هم تصمیماتی درست گرفت. او عمیقاً از اعمال گذشتهٔ خود پشیمان بود ولی همچنین آموخت که چگونه در خدمت به خدا موفق باشد. بیایید شرح حال پولُس را بررسی کنیم و ببینیم او خدا را چگونه بدون پشیمانی خدمت کرد.
گذشتهٔ تأسفآور پولُس
پولُس وقتی جوانی فریسی بود اعمالی انجام داد که بعدها پشیمان شد. برای مثال فعالیتی را رهبری کرد که موجب زجر و آزار شاگردان مسیح شد. در کتاب مقدّس آمده است که بعد از شهادت استیفان، «سولُس [که بعدها پولُس نامیده شد] سخت بر کلیسا میتاخت و خانهبهخانه گشته، زنان و مردان را بیرون میکشید و به زندان میافکند.» (اعما ۸:۳) محققی به نام آلبرت بارنز گفت که واژهٔ یونانی ‹سخت میتاخت› «واژهای قوی است که نشاندهندهٔ شدّت غیرت و خشم [سولُس] در زجر و آزار است.» از این رو، بارنز گفت که «ستیزهجویی سولُس با کلیسا به مانند حملهٔ حیوانی وحشی بود.» سولُس چون یهودیای غیور بود، معتقد بود که سرکوب کردن مسیحیان وظیفهای است که خدا به او محوّل کرده است. پس مسیحیان را با بیرحمی و سنگدلی تعقیب میکرد و میکوشید ‹چه زن و چه مرد› را نابود کند.—اعما ۹:۱، ۲؛ ۲۲:۴.*
سولُس قصد داشت به دمشق برود و به خانهٔ شاگردان عیسی هجوم برده، آنان را با زور به اورشلیم آوَرَد تا شورای سَنهِدرین آنان را مجازات کند. ولی موفق نشد چون در واقع با سر جماعت مسیحی در جنگ بود. (افس ۵:۲۳) وقتی سولُس در راه مقدونیه بود، عیسی بر او ظاهر شد و او را با نوری معجزهآسا نابینا ساخت. سپس سولُس را راهی مقدونیه کرد تا دستورات بعدی را دریافت کند. بقیهٔ وقایع در کتاب اعمال آمده است.—اعما ۹:۳-۲۲.
پولُس بلافاصله بعد از آن که مسیحی شد، معیارهای خود را تغییر داد. از آن به بعد به جای دشمنی با مسیحیت، مبلّغ آن شد. با این حال، او بعدها چنین نوشت: «شما وصف زندگی گذشتهٔ مرا در دین یهود شنیدهاید، که چه بسیار کلیسای خدا را آزار میرسانیدم و آن را ویران میکردم.» (غلا ۱:۱۳) او بعدها گذشتهٔ تأسفآور خود را مجدّداً در نامههایی به قُرِنتیان، فیلیپیان و تیموتائوس مطرح کرد. (۱قُرِنتیان ۱۵:۹ خوانده شود؛ فیلیپ ۳:۶؛ ۱تیمو ۱:۱۳) پولُس نه با افتخار در مورد اعمالش صحبت کرد و نه سعی کرد آن را پنهان کند. او به خوبی آگاه بود که خطاهایی بزرگ مرتکب شده است.—اعما ۲۶:۹-۱۱.
محققی به نام فرِدریک فارار در مورد نقش بسزای سولُس «در زجر و آزار وحشیانه» مسیحیان توضیح داد که با ارزیابی زندگی پولُس در آن دوران درک میکنیم که او چقدر از بابت اعمال خود اندوهگین و سرزنش شده بود. شاید پولُس هنگام ملاقات از جماعات مختلف گاهی با برادرانی روبرو میشد که برای اولین بار او را دیده بودند و به او میگفتند: ‹پس تو پولُس هستی! همان کسی که ما را آزار میداد!›—اعما ۹:۲۱.
با این حال، پولُس تشخیص داد که «فیض» یا لطف خدا او را قادر ساخته است که به خدمت موعظه بپردازد. او تقریباً ۹۰ بار در ۱۴ نامهاش و بیش از هر نگارندهٔ دیگر کتاب مقدّس به رحمت و لطف خدا اشاره کرد. (۱قُرِنتیان ۱۵:۱۰ خوانده شود.) پولُس عمیقاً از رحمتی که به او شده بود قدردان بود و نمیخواست لطف خدایی در او بیثمر باشد. از این رو، «از همهٔ [رسولان] سختتر کار» کرد. پولُس در این زمینه نمونهٔ خوبی است. اگر ما نیز مانند او به گناه خود اعتراف کنیم و شیوهٔ زندگیمان را تغییر دهیم، یَهُوَه حتی گناهان بزرگمان را بر اساس قربانی عیسی میبخشد. حال اگر دشوار است بپذیرید که یَهُوَه شما را بر اساس قربانی عیسی میبخشد، بجاست که از پولُس درس گیرید. (۱تیموتائوس ۱:۱۵، ۱۶ خوانده شود.) حتی پولُس که دیوانهوار مسیح را در گذشته آزار میرساند، نوشت: «پسر خدا . . . مرا محبت کرد و جان خود را به خاطر من داد.» (غلا ۲:۲۰؛ اعما ۹:۵) بلی پولُس آموخت طوری زندگی کند که دیگر پشیمان نشود. شما چطور؟
آیا از موضوعی پشیمان هستید؟
آیا کاری انجام دادهاید که اکنون پشیمانید؟ آیا انرژی و وقت خود را با دنبال کردن اهداف اشتباه به هدر دادهاید؟ آیا عملی انجام دادهاید که به دیگران صدمه زده است؟ یا شاید به دلایلی دیگر احساس پشیمانی میکنید. سؤال مهم این است که چگونه میتوانید بر چنین احساسی غلبه کنید؟
چنین احساسی باعث شده است که بسیاری از مردم مدام نگران باشند! نگرانی مدام باعث میشود که خود را به ستوه آوریم، خود را آزار دهیم و به خود ستم کنیم. چنین نگرانیای منجر به اضطراب شدید میشود. آیا نگرانی، مشکلی را حل میکند؟ به هیچ وجه! تصوّر کنید که پدال دوچرخهای را ساعتها پا میزنید که زنجیر آن درآمده است و هر چه انرژی صرف میکنید دوچرخه ذرّهای به جلو حرکت نمیکند! برداشتن قدمهای مثبت به جای نگرانی نتیجهای خوب حاصل میکند. برای مثال میتوانید از کسی که به او خطا ورزیدهاید عذرخواهی کنید و شاید بتوانید رابطهتان را با او ترمیم سازید. یا بتوانید از تکرار قدمهایی اجتناب کنید که به پشیمانی میانجامد. یا شاید پذیرفتن موقعیتتان تنها راه پیش پای شما باشد. اما نگرانی مدام باعث میشود شخص در خدمت به خدا فلج شود. بلی نگرانی هیچ سودی ندارد!
افکار برخی آنقدر غرق خطاهای گذشته است که احساس میکنند در دید خدا هیچ ارزشی ندارند. آنان ممکن است خود را لایق رحمت خدا ندانند چرا که در گذشته دست به گناهی بزرگ زدهاند یا خطایی را مرتباً مرتکب شدهاند. این اشخاص هر خطا یا گناهی کرده باشند، فرصت دارند توبه کنند، راهشان را تغییر دهند و از خدا طلب بخشش نمایند. (اعما ۳:۱۹) همچنان که رحمت و لطف یَهُوَه شامل حال بسیاری شده است شامل حال آنان نیز میشود. یَهُوَه شخص فروتن، صادق و توبهکار را مورد لطف و رحمت خود قرار میدهد. وقتی ایّوب گفت: «در خاک و خاکستر توبه مینمایم یا «پشیمانم،» خدا او را با مهربانی بخشید. (ایو ۴۲:۶) برای رهایی از عذاب وجدان و یافتن آرامش درونی لازم است مطابق با دستورالعمل الٰهی عمل کنیم. در کلام خدا آمده است: «هر که گناه خود را بپوشاند، برخوردار نخواهد شد؛ اما هر که آن را اعتراف کند و ترک نماید رحمت خواهد یافت.»
(امث ۲۸:۱۳؛ یعقو ۵:۱۴-۱۶) بنابراین باید به خدا اعتراف نماییم، برای بخشش گناهمان دعا کنیم و برای جبران خطایمان قدمهایی برداریم. (۲قر ۷:۱۰، ۱۱) در این صورت میتوانیم از رحمت خدا برخوردار شویم، خدایی که «مغفرت [یا بخشش] عظیم» میکند.—اشع ۵۵:۷.
دعا در این رابطه بسیار مؤثر است. داود احساساتش را در دعا به نحوی زیبا ابراز کرد که در کتاب مزامیر ثبت شده است. (مزمور ۳۲:۱-۵ خوانده شود.) داود قبل از آن که به خدا اعتراف کند، عذاب وجدان، او را از پا درآورده بود. ظاهراً چون به گناهش اعتراف نکرده بود، از لحاظ روحی و جسمی رنج میبرد و شادیاش را از دست داده بود. چه چیزی باعث شد که داود بخشیده شود و آرامش و تسکین یابد؟ فقط اعتراف به خدا. یَهُوَه به دعاهای داود پاسخ داد و او را تقویت کرد تا با آرامشخاطر خدا را خدمت کند. شما نیز اگر از ته دل دعا کنید به حتم یَهُوَه به سخنانتان گوش خواهد داد. اگر اشتباهات گذشته، شما را اذیت کند آنچه از دستتان برآید برای جبران آن انجام دهید و ایمان داشته باشید که یَهُوَه شما را مطابق با وعدهاش میبخشد!—مز ۸۶:۵.
به جلو بنگرید
گفته شده است: ‹با نگاه کردن به گذشته از زندگی درس بگیر ولی برای ادامهٔ زندگی به جلو بنگر.› پس به جای غصه خوردن در بارهٔ گذشته باید به فکر امروز و آینده باشیم.
نظرات
ارسال یک نظر